آثار هنری که بیانگر بالاترین سطح خلق معنویاند، معمولاً فقط وقتی در چشم بورژواها عزیز میشوند که به شکلی ارائه شوند که بتوان آنها را مستقیماً عاملی برای تولید سرمایهی مادی دانست. (کارل مارکس)
چهاردهمین حراجی هنری تهران در سکوت و بدون بازدید حضوری پایان یافت. در طی سالهای اخیر برخلاف نقدهای منفی، همواره این رویداد با آثاری پرسشبرانگیز و قیمتهای نجومی برگزار میشود. اگر مسائل مربوط به دلالان هنری، سرمایهگذاری و پولشویی را که از آنها مطلع هستیم، کنار بگذاریم در مرحلهی بعدی با هنرمندان یا بهتر است بگوییم با تولیدکنندگان مواجه هستیم. در این میان آثار افرادی مانند محمود زندهرودی، عباس کیارستمی و رضا کیانیان برای خالی نبودن عریضه همهساله وجود دارند و حتی اگر از این دسته آثار هم بگذریم نمیتوانیم چشمهایمان را به روی آثار انتزاعی، تزئینی و تکراری برخی هنرمندان ببندیم. شرایط سخت و عجیب کشور ایران در طی چند سال اخیر، بهخصوص بعد از شروع پاندمی، به شکلی بوده که هیچکس از موج تخریب آن در امان نمانده است؛ اما چگونه است که هنرمندان ما سبک کاری خودشان را در خلال تمام این طوفانها حفظ کردهاند؟ تصور میکنیم که هنرمند در آتلیه (آرمانشهر) خود، دور از تمام اخبار و مشکلات آثارش را تولید میکند.
با نگاهی به سایت حراج هنری تهران و توجه به سال تولید، با آثاری نامأنوس مواجه میشویم. آیا لازم نیست هنرمندانی همچون رضا درخشانی، گلناز فتحی، کامبیز صبری، رضوان صادقزاده، محمود بخشی، علی ندایی، حسین چراغچی و دیگران، برای مدتی از کارگاه خود بیرون بیایند و به اطراف خود نگاهی بیندازند؟
البته نباید مخاطبین و بازارهای اصلی این قبیل آثار را فراموش کرد و شاید هنرمندی که برای این اهداف کار میکند و طبیعتاً به دنبال امرارمعاش هست ترجیح بدهد چشمهایش را به روی مضامین اجتماعی و سیاسی ببندد اما نکتهی حائز اهمیت، تأثیر منفی این رویه بر هنرمندان جوان است بهنحویکه خنثی بودن آثار هنرمندان شناختهشده تبدیل به جریان اصلی شده است و درنهایت، اکثریت هنرمندان رویکردِ دوری از مضامین اجتماعی، سیاسی و سکوت کردن به نفع کسب درآمد، آزادی فعالیت (به فرض خودشان) و بِرَند شدن را انتخاب کردهاند.
۱. بدون عنوان، حسین چراغچی، ۱۳۹۹
۲. فیلتر از مجموعه دیوار بهمن، محمود بخشی، ۱۳۹۹
۳. روز و شب را میشمارم، روز و شب، رضا درخشانی، ۱۳۹۶
۴. بدون عنوان، گلناز فتحی، ۱۳۹۹
۵. ما، رزها، فرهاد مشیری، ۱۳۹۱
۶. تنها مردگان پایان جنگ را دیدهاند، علی ندایی،۱۳۹۸
۷. بدون عنوان از مجموعه تا جایی که بهیاد دارم، کامبیز صبری، ۱۴۰۰
۸. آبتنی کردن شیرین، رضوان صادق زاده، ۱۳۹۹
اکرمگ | ochremag