گذر فصلها، درخشش رنگهای شاد، مرگ و تولد درختها در باغهای سرگردان، از عناصر بصری قابل رویت در آثار تاجسر جعفری هستند. زنی که دعوت میکند به تماشای زندگی بنشینی. گرهزدن لایههای رنج و امیدواری، دوخت زدن لحظات به همدیگر تا رسیدن به شکل نهایی که او میخواهد از مفهوم زندگی نشان بدهد.
او از دکمهها، نخها، تکههای اضافی پارچه، طبیعتی میسازد که هیچکس جز خودش راهی به آن نیافتهاست. همینقدر بکر و دور از دست. پرندههایی زادهی پولکهای درخشان و کوچک، گویی ذوق او و نگاه او را به موضوع آزادی نشان میدهد. و میلی که اشیاء میتوانند به آزادی داشته باشند. در اکثر آثار او گیاهان حضور پررنگی دارند، زاده میشوند و قد میکشند. با فرمهای دلخواه او، با ترکیبات رنگ سبز که به وفور تکرار میشود. تاجسر جعفری آموزشی پیرامون هنرهای تجسمی ندیده و آثارش تماما ذهنی و پرداختهی خیالهای اوست. خیالهایی که با سوزن و چرخخیاطی، متولد میشوند و از درون او سخن میگویند. در عینحال اون در تلاش بوده که قرینهسازی و حاشیهدادن به کارهایش را با نوعی نگرش به شیوهی نگارگری ایرانی مثل هنر تذهیب و گاهی هنر قالیبافی داشته باشد. یک نظم خاصی که در آثار کلاسیک ایرانی یافت میشود.
در بکگراندی سفید و سیاه، باغهایی با معماری او ساخته میشوند که گریزگاهی برای ذهن باشند.
او از سالهای کودکی به یادگیری خیاطی پرداخت و مدتها به دوخت لباسهای گوناگون میپرداخت تا روزی که تصمیم گرفت آنچه که این سالها از غم و شادی زندگی در ذهنش شکل گرفته بود، به شیوهی خودش، به صورت پارچههای زینتی تکهدوزی به نمایش بگذارد. کمکم آثارش شکل منحصربهفرد او را در برگرفت و دوخت با چرخ و دوخت دستی تبدیل شد. تاجسر جعفری حالا ۶۲ سالهاست و در بندر انزلی زندگی میکند و به دوختن رویاها و امیدهایش مشغول است.
اکرمگ | ochremag