نقش اشیاء در یادآوری خاطرات

نقش اشیاء در یادآوری خاطرات

انباری قدیمی با دیوارهایی که در گذر زمان زرده شده و ترک خورده‌اند، وسایلی بی‌ارتباط با یکدیگر و تلنبار شده که احتمالا روزی برای صاحب‌شان بسیار عزیز و گران‌بها بودند اما حالا به گوشه‌ای پرتاب شده‌ و خاک می‌خوردند، این جهانی‌ست که واحد خاکدان با ترکیب مواد به سبک هایپررئالیسم خلق کرده‌است.
زمانی که شیئی وارد خانه می‌شود دیگر ابژه‌ی صرفا مصرفی یا تزیینی نیست بلکه هویت‌اش تغییر کرده و وارد نظام نشانه‌ای می‌شود. ما در مقابل خدمت اشیاء از آن‌ها مراقبت می‌کنیم، تعمیرشان می‌کنیم و هر کدام را در فضای مخصوص به خود قرار می‌دهیم. اشیاء شریک زندگی ما هستند و در شخصی‌ترین لحظات حضور دارند پس حتی اگر به سلامت زندگی خود توجه‌ای نداشته باشیم، به سلامت اشیا دقت می‌کنیم. قطعا این اتفاق مثالی‌ست برای جامعه‌ی مصرفی اما واحد خاکدان نگاهی متفاوت به اشیاء دارد.
چمدان‌ها، عروسک‌ها، عکس‌های قدیمی، پارچه‌‌های مچاله شده و خرت‌و‌پرت‌های قدیمی دیگر نیازی به رسیدگی ندارد، آن‌ها طلبکار نیستند و به پاس سال‌ها مراقبت و توجه صاحبان خود خاطرات آن‌ها را بازگو می‌کنند. هر کدام از وسایل تکه‌ایست از خاطرات گوناگون نقاش. خاطراتی از روز‌های کودکی در ایران تا روز‌های مهاجرت و دوری از سرزمین مادری، که فضای دو رگه‌ای را به‌وجود آورده‌اند. فضای خاطره انگیز او تاریک و خاک خورده نیست بلکه متاثر از نورپردازی آثار کلاسیک و به خصوص ورمیر، منبع نوری در سمت چپ قرار دارد و گاهی اشیاء کنار پنجره قرار گرفته‌اند.
شاید بعد از تماشای آثار واحد خاکدان، برخوردمان با اشیاء دگرگون شود، آن‌ها دیگر صرفا جنبه مصرفی ندارند و حتی باید به شکل فیزیکی یا ذهنی، برای روز مبادایی که دل‌تنگ‌شان شدیم و دنبال هویت‌مان بودیم، حفاظت شوند.

تصاویر:

۱. قطاری به سمت ناکجاآباد، رنگ و روغن روی بوم، ۱۹۹۳
۲. مبارزه نهایی، رنگ و روغن روی بوم،۱۹۹۴
۳. کمیک استریپ، رنگ و روغن روی چوب، ۲۰۰۱
۴. سوزی روی چمدان، رنگ و روغن روی بوم،۲۰۰۹
۵. پایان یک روز فرخنده، رنگ و روغن روی بوم، ۲۰۱۵
۶. تهران، ۲۰۱۹

شیما مصحفی

اکرمگ | ochremag

نقش اشیاء در یادآوری خاطرات
نقش اشیاء در یادآوری خاطرات
نقش اشیاء در یادآوری خاطرات

 

حمایت مالی از اُکرمگ