گفت‌وگو با زینب موحد

گفت‌وگو با زینب موحد

پیرامون هنر اجتماعی

 

1- درباره‌ی انتخاب سوژه، استفاده از فیگور خودتان و روند سپری‌شده در آثارتان توضیح دهید.

زینب موحد: من اصولاً برای پیدا کردن موضوع و سوژه کارهای‌م فکر نمی‌کنم و به‌طورکلی هنرمند حرفه‌ای و تمام‌وقت قاعدتاً همین است. سوژه و موضوع به سراغ هنرمند می‌رود و با حضور و با حضور و پافشاری در ذهن و حال‌وهوای هنرمند تبدیل به موضوع اثر هنری می‌شود. علاوه بر آن، به نظرم در این جغرافیای بی‌رحمی که ما زندگی می‌کنیم، زن بودن امری سخت و پیچیده است و پر از نکته برای کار هنری. اینکه چرا سوژه خیلی از کارهایم خودم هستم شاید به دلیل آشنایی زیادی است که با فرم های بدن خودم دارم . بعد از گذشت سال‌ها  و نگاه دوباره به آثارم متوجه شده‌ام که هرکدام از مجموعه‌هایم متعلق به یک دوره‌ی خاصی از زندگی‌ام هستند ( مثلاً این‌که چرا در مجموعه‌‌ی “بند رخت” سرها حذف ‌شده بودند و چرا بعد از مدتی کاراکتر در فضای اطرافش حل شد و چرا در مجموعه‌ی “باغ محصور” از بدن کاراکتری جسور با  لباس‌های امروزی رویش اتفاق می‌افتاد.) تمام این‌ها به تجربه زیست شده من در جایگاه زن برمی‌گردند.

 

2- به چه علت در مجموعه‌ی “شرایط ناپایدار” زن وارد فضای اجتماع شده است؟ چرا چهره‌اش نسبت به دیگر مجموعه‌ها آشکارتر است؟ یک انتخاب شخصی بوده است یا برای بیان مفهومی مشخص؟

شروع این مجموعه اتفاق برعکس دوره‌های قبلی با موضوع و دغدغه مفهومی نبود بلکه از یک اتفاق  تصویری که به‌شدت جذبم کرد، شروع شد. مثلاً اینکه برای سال‌های طولانی پس‌زمینه کارهای من تخت و تک‌رنگ بودند ولی بعد از یک دوره توقف و برون‌ریزی تصاویر قبلی از ذهنم، به این نتیجه رسیدم که به‌شدت بی‌تاب به تصویر کشیدن فضاهای چندلایه و مبهم‌تر هستم .با عبور من از جلوی یک شیشه بزرگ و منعکس شدن تصویرم در آن جرقه اولیه زده شد. زمانی که برای جمع‌آوری تصاویر عکاسی را شروع کردم، متوجه شدم این تصویر با این نوع از پوشش وجه دیگری از من است و انگار من دارم این دوران را به شکل بی‌طرفانه گزارش می‌دهم، گوشی‌های هوشمندی که دست همه‌ی ماست و تجربه کرونا و حضور ماسک‌ها.  من فکر می‌کنم هنرمندی که دغدغه داشته باشد در بی‌طرفانه‌ترین و صوری‌ترین حالت هم در آثارش اتفاقات کانسپچوال اجتماعی خواهد افتاد و من هرچقدر سعی کردم روایت وکانسپت را کمرنگ کنم بازهم این اتفاق افتاد و آثار من زیرمجموعه‌ی آثار اجتماعی قرار گرفت.

 

3- در زمان تولید اثر، درک و دریافت مخاطب را مدنظر قرار می‌دهید یا به تصویر کشیدن دغدغه‌های ذهنی خودتان اولویت دارد؟

اصولاً در جایگاه خالق اثر هنری نظر مخاطب برای من اهمیتی ندارد و ترجیح می‌دهم هرچند خودخواهانه ولی به نیاز خودم در زمان خلق اثر توجه کنم. چراکه هر نوع اثر هنری موافق و مخالفان خود را دارد و به دنبال جلب رضایت مخاطب بودن آفت بسیار بزرگی است در ادامه راه هنرمند .هر مخاطبی به‌اندازه وسع و دانش خودش برداشت و خوانش خودش را از اثر هنری خواهد داشت.

 

4- شما به‌عنوان هنرمندی که رویکرد اجتماعی دارید، تمایل دارید مخاطبتان چه کسانی باشند؟ و جامعه‌ی هدف شما چه جامعه‌ای است؟

به هیچ قشر و اجتماعی فکر نمی‌کنم. فقط به این فکر می‌کنم که من الان به چه چیزی نیاز دارم. شاید این کارها هیچ‌وقت جایی دیده نشوند ولی یک جایی باید از ذهن من بیرون بیایند و تا زمانی که آن‌ها را به تصویر نکشم، ذهنم آرام نمی‌شود. آثار من طرفدارانی از اقشار مختلف جامعه دارد، آن‌ها با آثار من ارتباط برقرار می‌کنند و این اقبال بزرگی است.

 

5- بازخورد مخاطبان خارجی نسبت به آثار شما چگونه بوده است؟

خوشبختانه آثارم در کشورها دیگر بیشتر مورد استقبال قرار می‌گیرند و بیشترشان خارج از ایران فروش رفته است. در نیویورک برای بازدیدکنندگان مجموعه‌ی “ما خواب و تو بیدار” بسیار جالب بود که هنرمندی با این توانایی تکنیکی و این کانسپت جسورانه از ایران آمده است. در کل برای من بهتر از ایران است، آثارم تحلیل می‌شوند، من را دعوت می‌کنند و این برای من خیلی ارزشمند است.

 

6- آیا برای شما اهمیت دارد که اثری اجتماعی ببیند یا اثری صرفاً تزیینی؟

نقاشی همواره یکی از ارکان مهم فرهنگ بوده است که در ادوار مختلف دوشادوش فلسفه، ادبیات و معماری جلوبرنده‌ی فرهنگ بوده است. درنتیجه نمی‌توانیم بگوییم که بسیاری از آثار نقاشی صرفاً باز تزئینی دارند. برای من دردناک است که می‌بینم افرادی برای خرید یا آموزش آثار صرفاً تزئینی هزینه می‌کنند. سال‌های طولانی از زندگی‌ام را صرف نقاشی کرده‌ام و مسلماً برای من کارکرد مفهوم از اهمیت زیادی برخوردار است. در اینجا منظورم از مفهوم لزوماً به معنای اجتماعی و غیره نیست بلکه داشتن اندیشه و سواد هنرمندانه در خلق اثر که درنهایت منجر به خلق یک اثر هنری اصولی و چارچوب دار خواهد شد، مدنظر است.

 

7- آیا جامعه ایران (باوجود سانسورهای مختلف) به هنر اجتماعی نیاز دارد؟ آیا امکان بیان مسائل سیاسی_اجتماعی وجود دارد؟

اتفاقاً ما در حال تولید سیاسی‌ترین نوع هستیم. در آثار هنرمندان خاورمیانه نوعی روایتگری وجود دارد و به‌خصوص ما ایرانی‌ها به دلیل فرازوفرود‌هایی که دائماً تجربه می‌کنیم، در آثارمان قطعاً حرفی وجود دارد. شاید اجتماع نیاز نداشته باشد اما هنرمند نیاز به برون‌ریزی این دردها دارد. حتی اگر بخواهد غیرمستقیم بیان کند و حتی اگر تمایلی به بیان کردن هم نداشته باشد، بازهم در آثارش اتفاق می‌افتد.

 

8- آیا یک هنرمند وظیفه دارد آثار اجتماعی تولید کند؟ یا به‌طورکلی امروزه نقش اجتماعی هنرمند اهمیت دارد؟

هنرمند هیچ وظیفه‌ای ندارد که اثر اجتماعی تولید کند و این صرفاً یک انتخاب است. خیلی از هنرمندان بدون دغدغه‌مندی اجتماعی کارهای خیلی خوبی تولید می‌کنند، انگار با این کار وفاداری خود را به ساحت هنر و نقاشی ادا می‌کنند و این اصلاً چیزی کمتر از هنر اجتماعی ندارد. به‌طورکلی، لزوماً قرار نیست هنر در خدمت مفاهیم اجتماعی و سیاسی و غیره قرار بگیرد بلکه می‌تواند در ساحت خود هنر و فارغ از هر نوع رویکرد و محتوایی کارکرد خود را داشته باشد و اتفاقاً بسیار ارزشمند هم باشد.

 

9- استفاده از عناصر استعاری مانند تور، خروس و نمادهای زنانه به شما این امکان را داده است تا آثار خود را بدون خطر سانسور نمایش دهید. آیا این شیوه را به دیگر هنرمندان توصیه می‌کنید؟

دلیل استفاده‌ کردن از این عناصر به دلیل سانسورهای موجود است. حرف‌هایی را دوست داشتم بزنم که در ایران امکانش نبود بنابراین به کشف و شهود متوسل شدم. یازده سال پیش، وقتی‌که با عنصر تور به‌طور اتفاقی در کارم برخورد کردم انگار بزرگ‌ترین کشف دنیا را کرده بودم و از فرط خوشحالی دور بوم می‌چرخیدم. تور برای من نماد بخت و هماغوشی است، من نمی‌خواستم مستقیم این حرف‌ها را بزنم اما حضور تور فضا را تلطیف کرد و ناخواسته ذهن مخاطب را به سمت‌وسوی فضای زنانه هدایت می‌کند. سانسور به من کمک کرد تا بتوانم خط و مشی شخصی خودم را هنرمندانه‌تر پیدا کنم. با این ترفند هم زیبایی زنانه را بیان می‌کنم و هم مرز ممیزی و سانسور را رد نکرده باشم چون می‌خواستم کارهایم در معرض نمایش عموم قرار گیرد. نگه‌داشتن این مرز نوعی اروتیسم پنهان‌تری در کارم به جود می‌آورد.

در ادامه من هیچ توصیه‌ای به هنرمندان ندارم و معتقدم اثر هنری باید از تجربه‌های زیسته هنرمند نشأت بگیرد و نیازهای هنرمندان با هم متفاوت است، حتی در شبیه‌ترین شرایط زندگی کارکرد ذهنی و حسی ما متفاوت است. تنها چیزی که در جایگاه معلم و هنرمند توصیه می‌کنم این است که  فقط روی چیزی که می‌خواهید تمرکز کنید تا راهی برای بیان دغدغه‌ها و حال‌وهوای خودتان پیدا کنید.

 

10- در شرایطی که سانسور و اعمال‌نظر گالری‌ها وجود دارد، آیا راهکاری برای برون‌رفت توصیه می‌کنید؟ آیا تغییر رسانه‌ی نمایش‌دهنده می‌تواند کمک‌کننده باشد؟

واقعاً راهکاری نداریم و هنرمندانی که دارند روی لبه حرکت می‌کنند خیلی کم هستند. هنرمندانی هستند که آثارشان را به شکل خصوصی نمایش می‌دهند اما بقیه به شکلی سانسورها را می‌پذیرند مگر این‌که تصمیم بگیرند آثارشان را خارج ایران نمایش دهند. اما درنهایت هوشمندی هنرمند کمک می‌کند که از سانسور برای پیدا کردن بیان شخصی‌اش استفاده کند، مفهوم در لایه‌های پنهان‌تر اثر مستتر شود و چون اصولاً  فهم آن نیازمند دانش و تجربه هنری است می‌تواند از مرز سانسور عبور کرده و بر روی دیوار گالری قرار گیرد. در حال حاضر امکان استفاده از فضای مجازی به‌عنوان بستری برای نمایش آثار در اختیار ما هست اما گالری و اثر هنری رابطه‌ی دوسویه دارند و گالری، موزه و یا مکان‌هایی که اعتبار اجتماعی داشته باشند به اثر هنری رسمیت می‌دهند. در فضای مجازی اثر هنری دیده می‌شود اما کمتر جدی گرفته می‌شود.

 

شیما مصحفی

اکرمگ | ochremag

گفت‌وگو با زینب موحد
گفت‌وگو با زینب موحد
گفت‌وگو با زینب موحد
گفت‌وگو با زینب موحد
گفت‌وگو با زینب موحد
گفت‌وگو با زینب موحد
گفت‌وگو با زینب موحد

 

حمایت مالی از اُکرمگ