آینه، پیروزی ایده بر نمود

آینه، پیروزی ایده بر نمود

در سرآغاز کتاب دهم رساله جمهوری افلاطون، در پاسخ به چیستی “میمسیس” میخوانیم: ((… آسانترین راهها این است که آینه ای به دست گیری و به هر سو بگردانی. از این راه می توانی آفتاب را بسازی، هم ستارگان را. میتوانی زمین و حتی خودت و سایر چیزها مثل حیوانات، اشیاء، گیاهان و همه چیز هایی را که درباره شان صحبت کردیم، بسازی!
-گفت: درست است ولی بدین سان نمود آن ها را می سازم نه وجود حقیق ی شان را!))
اما آینه در آثار شیرین عابدینی راد، پا را از نمود فراتر می گذارد و از امر بازنمایی تنها به عنوان ابزاری برای بازتاب ایده ای پنهان، ورای بازتاب عینی محیط، وام می گیرد. در این آثار، نمود، کلیشه ای افلاطونی از واقعیت نیست، بلکه بازنمودگری است؛ نتیجه ی یک اندیشه نیست، بلکه حالتی از اندیشیدن است که فقط آنچه را به آن اندیشیده شده تجویز می نماید. نحوه چیدمان آینه ها در آثار هنرمند، شأن آینه را از بازتاب دهنده عینیت ها به ایده پرداز اعتلا می بخشد و اثر را از آنچه هست، به آنچه می توانست باشد سوق میدهد و به گفته پل کلِه: “نادیدنی را دیدنی میکند.” از طرفی، به دلیل فرم و ساختار، این آثار مابین اگزیستانس و ایده ی اگزیستانس در تعلیق اند. آینه مرز میان آثار و طبیعت را از میان بر میدارد، محیط جزئی از “هست” اثر میشود و به فرانمایی ایده شدت می بخشد که البته مدیون اگزیستانس شاعرانه هنر است. هنر فضایی را در میان هستنده ها می گشاید که در گشودگی اش هر چیزی جز آن است که معمولا هست و زمان را به عنصری معنادار در تصرف اثر در مکان تبدیل میکند. هنرمند در این باره اذعان میدارد که هنر ابزاری برای رهایی از مرزها و ممنوعیت هاست که راه خود را می یابد و در عین حال راهگشاست. در این آثار آینه، پیروزی ایده بر نمود است و این امر، تحقق تمام عیار مفهوم در هنر چیدمان است.

اثر ۱: “برج بابل”
اثر ۲: “زیگورات آینه ای”
اثر ۳: “بهشت بر زمین”
اثر ۴: “جزر و مد”

شیوا فلاحی

اکرمگ | ochremag

آینه، پیروزی ایده بر نمود
آینه، پیروزی ایده بر نمود
آینه، پیروزی ایده بر نمود
آینه، پیروزی ایده بر نمود

 

حمایت مالی از اُکرمگ