مسئلهی منشأ دین که از دوران مدرن ذهن انسان را به خود مشغول کرده، همچنان، ناشناخته باقیمانده است و مانند دیگر سؤالاتی که مربوط به منشأ چیزهاست، اطلاعات بهدستآمده بیشتر بر پایه حدس و گمان است تا مشاهدات دقیق. امیل دورکیم، جامعهشناس فرانسوی، توتمیسم را بهعنوان شکل اولیه دین در نظر میگیرد. او، جوهر همهی اعتقادات دینی در ایدهی یک نیروی قدرتمند و مرموز میداند که زندگی افراد جامعه را کنترل میکند. به بیانی دیگر، احساس اعمال قدرت بر گروههای اجتماعی تبدیل به یک نیروی رازآلود شد. توتم نماد قابلمشاهدهی قدرت حاکم بود.
با فرض اینکه ریشهی دین را جادوها magic میدانیم، در تأیید این دیدگاه باید به ریشهشناسی واژه magic توجه کنیم؛ این واژه از ریشهی مغ یا مَجوس (نام موبدان زرتشتی) ساختهشده است. اضافه بر این، باید به ریشهی واژهی monster (هیولا) به معنای بر حذر داشتن و نمایش دادن توجه داشت و با این پیشفرضها با عجایب مخلوقات مواجه شد.
عجایب با بدنهای ناهنجار و خویشکاریهای ترسناک و آسیبرسان، نقش مهمی در افکار و حیات مردمان ایرانی داشتند. انواع دیوها و موجودات ماورایی مانند آدم آبیها، پری، جن، نسناس و دوالپا نمونههای ازایندست هستند. ترس و احترام نسبت به این افراد به علت ظاهر عجیب آنهاست و مردمان گذشته بر این باور بودند که این افراد دارای قوهی پنهانی یا مانا-نیرویی پراکنده و غیرقابل رؤیت در جهان که دارای ویژگی مثبت و منفی نیست و وابسته به شرایط میتواند مطلوب یا خطرناک باشد- هستند.
شقایق سوزنکار در مجموعهی «اباطیل» موجودات افسانهای ایران از فرهنگ عامه اقوام مختلف انتخاب کرده و همراه با نگاهی طنزآمیز به تصویر کشیده است. در مواجه با مجموعهی اباطیل، فارغ از مهارتهای هنری، ردپای پیشینهی مطالعاتی هنرمند را میبینیم، تماشای آثار او در لحظه تمام نمیشود و تمایلی در مخاطب ایجاد میکند که دربارهی افسانههای فولکلور جستوجو کنند و این ویژگی آثار او را از آثاری که متعلق به سرزمین ناکجاآباد هستند، متفاوت میکند.
اکرمگ | ochremag