video

هنر سیاسی یا اقتصادی؟

امروزه، یکی از مباحثی که در دنیای هنر با آن مواجه می‌شویم نقدهایی است که هنرمندان را به تعیین مواضع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مکلف می‌کنند و آنها را به نسبت مقبولیت و محبوبیت اجتماعی‌شان در برابر دغدغه‌های جمعی و مسائل روز موظف به کنشگری می‌دانند. اما به راستی، این انتظارات تا چه اندازه در جهان هنر موضوعیت داشته و قابل اعتنا هستند؟ آیا هنر امری سیاسی است و هنرمند موظف به تعیین موضع در برابر مقولات اجتماعی است؟ در پی پاسخ به سوالات مذکور، ابتدا لازم است در پی شناخت جهان هنری که اثر به آن تعلق دارد برآییم.
می‌دانیم که هنر کلاسیک و هنر سنتی بازنمود امر والا و جاودان‌اند و هنر مدرن هم پاسخی هنری به دیگر سبک‌های هنری پیش از خود است. اما رویکرد هنر جدید چیست که بتوان، بر مبنای آن، محدوده‌ عملکرد اجتماعی و کنشگری هنرمند آن حوزه را بازشناخته و متعاقبا، درستی توقعات مخاطب از او و هنرش را دریابیم. شاید اینطور به نظر برسد که تمامی آثار دوران پسامدرن زیر مجموعه جهان هنر معاصر به حساب می‌آیند و این هنر هر رسانه‌ای را در راستای بیان ایده خویش به کار می‌گیرد.
اما میان “هنر معاصر” و “هنر رسانه نوین” تفاوت‌هایی است که جهان‌های آن دو را از یکدیگر متمایز می‌کند، اگرچه، از رسانه‌های نو، از جمله تکنولوژیک و روزمره، به یک اندازه بهره می‌برند.
از جمله تفاوتهای هنر رسانه نوین و هنر معاصر می‌توان به محوریت‌های ایده در هر کدام اشاره کرد. در جهان هنر معاصر، ایده امری فردی است و ضرورتی اجتماعی ندارد. حال آنکه، در هنر رسانه نوین، ایده دغدغه‌ای جمعی است که بیان و لحنی فردی به خود گرفته است. در این جهان، شعار “هنر برای هنر” راه نمی‌یابد و هنرمند رسانه نوین عضوی از اجتماعات و گروه‌های مختلف بومی، قومی، زبانی، نژادی، مذهبی، سیاسی و فرهنگی است که از هر کدام تاثیر پذیرفته و محدودیت‌ها و مسائلی را متحمل شده است، که او را به بیانگری می‌کشاند. از این رو، به نسبت تجربه‌های زیسته‌ خود دست به طرح مباحثی می‌زند که مواضع تحمیلی، امیال و سرکوبهای او را به عنوان فردی از اجتماعات مختلف ابراز می‌دارد. هنرمند رسانه نوین هنرمندی سیاسی است که در جهان او هر امر فردی سیاسی محسوب می‌شود و بالعکس
همچنین، هنرمند رسانه نوین، مناسبات جهان اقتصادی هنر، ماندگاری اثر و حوزه‌های انحصاری عرضه هنر را نادیده می‌گیرد، اما هنرمند معاصر در مناسبات اقتصادی جهان هنر نقشی اساسی بر عهده دارد. خالق هنر معاصر در موزه‌ها، گالری‌ها و جشنواره‌های هنری ایده‌هایی را به اجرا در می‌آورد که تنها در عرصه‌ی ارائه خویش موضوعیت و محوریت می‌یابند و اینگونه گردشهای بزرگ مالی ایجاد می‌کند؛ اگرچه، ایده او ضرورتی جمعی نداشته و تنها در جهان هنر معنی بیابد.
از این رو، به نسبت دغدغه‌ هنرمند و موضع او در انتخاب ایده و شیوه بیانگری، اثر و سوژه‌ خالق به جهان‌های متفاوت هنری تعلق می‌یابند. از آنجا که دستاوردها و غایت‌های متفاوتی برای هر کدام از این دو جهان‌ هنری منظور می‌شود، انتظارات از هنرمند نیز به همان نسبت متفاوت خواهد بود؛ بدین صورت که، موضع خالق از هنرمند درآمدزای عالم هنر معاصر، تا کنشگری فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، که زبان هنر را برگزیده است، تغییر می‌یابد و متعاقبا، جایگاه، نقش و انتظارات از او نیز دستخوش تغییر می‌شوند.

-Artful attacks, Pantea Karimi
-Memorial Land, Minoosh Zomorodinia
-Rocket Rain, Gelare Khoshgozaran
-The Sun Will Rise the Next Day, Shaghayegh Cyrous
*(منبع ویدیوها صفحات شخصی هنرمندان است.)

 

شیوا فلاحی

اکرمگ | ochremag

 

حمایت مالی از اُکرمگ