جِرمی اِسنل عکاس جوان آمریکایی که خودش را در دسته عکاسان بشردوستانه (humanitarian photographers) میداند، پروژههای متعددی را در نپال، هند و آفریقا کار کرده است تا از آدمها و بهخصوص چهرههایشان عکاسی کند.
او میگوید هیچوقت نمیخواهد و سعی نمیکند که با دوربینش چهرهای را تحتتأثیر قرار دهد و یا از سوژهای نمیخواهد که کار خاصی را انجام دهد و دلش میخواهد صورتها را در هنگام عمل کاری که هستند و یا بخشی از زندگی که بازگو کنندهی زیست آنهاست ثبت کند.
جرمی اسنل با تخصصی که در فیلمبرداری دارد شناخت خوبی بر نورها و ساخت نور با کمترین امکانات دارد. او برای گرفتن بیشتر عکسها، نورها و صحنه را میچیند و همین میتوان او را در زمره عکاسان استیج هم قرار دهد. اما این عمل بیشتر درمورد عکاسیهای پرترهاش صدق میکند.
تابشِ نورهای نرم بر بدنها و چهرهها،نوع قرارگیری و جاگرفتن فیگورها در فضا، ترکیب و انتخاب رنگها که در بعضی عکسها کاملا سردند و در بعضی کاملا گرم، شاتهای او را طوری جلوه داده که انگار هم چیزهایی ساختهی عکاس است و خیلی از اتفاقها در فیگورها به خواسته و راحتیِ وجود خودشان در مقابل دوربین. میتوان این تعامل به وجود آمده بین عکاس و سوژه را در کارهایش دید. کارهایی که وقتی چندین بار نگاهشان میکنی، متوجه ردپای رویا و جادو درشان میشوی. بیشتر عکسها در شرایط نوری کمی ساخته و گرفته شدهاند و کمتر عکسی را با نورِ شدیدِ روز میشود دید. و یا اینکه ما کمتر با چهرهای که آگاه بر عکاسی باشد روبهرو میشویم. بیشترِ نگاهها به بیرون از کادر هدایت میشوند. سوژهها ما را به سمتِ خیالشان میبرند و این شاید یکی از شاخصههای مشترکِ این صورتها و عکاسی اسنل باشد.
اکرمگ | ochremag