“ماجراهای گیل و بلیندا و معنای مبهم رویاهایشان” عنوان یکی از مجموعه عکسهای مستندواریست که عکاس آمریکایی الساندرا سانگوینتی آنها را عکسبرداری کرده.الساندرا به مزرعهای اطراف بوینوس آیرس میرود تا از رابطهی میان حیوانات و انسان عکاسی کند.پروژهای به نامِ “در ششمین روز”. الساندرا آنجا از مزرعه زنی عکاسی میکند که نوههایش سوژهی ده سال عکاسی او میشوند.گیل و بلیندا،دختران نه سالهای که انگار بازیگران فیلمی باشند که آمادهی این هستند که بدون سناریو هم بر روی صحنه بروند و در مقابل دوربین به بازی کردنشان ادامه دهند.آنها مدام در نقشهایی مختلف،در حال بازی در مزرعه بودند.که عکاس ابتدا با دوربین هندیکمش که همیشه همراهش است،آنها را دنبال میکند و ازشان فیلم میگیرد.آنها در مقابل دوربین الساندارا راحتند.عکاسی مستند این امکان را داده که عکاس وارد زندگی آنها بشود و در واقع قسمتی از زیستِ آنها.به طوری که همچون مادربزرگ و اطرافیان آنها شاهدِ بزرگشدنشان است.رابطهی عجیب بین گیل و بلیندا،چیزی فراتر از نسبتی فامیلیست.شیمی عجیبِ بینشان در صحنههای نقاشیواری مثل زمانی که روی نیمکت چوبی نشستهاند و دستهگلی میانشان است،و یا اینکه پشت به دوربین همدیگر را در آغوش گرفتهاند،به چشم میخورد.و یا قابی که در آن هر دو افلیاوار بر آب دراز کشیدهاند.عکاس چیزی که به نمایش گذاشته،زندگی بیمهابای آنهاست که در مقابل دوربین هم هیچ ابائی ندارند که به نمایش درآید. بدنهای برهنهشان،اشک ریختنها ،شانه زدن مو،در آغوش گرفتن هم،شکم برآمده و بچه دار شدن.همه اتفاقات عادیست که عکاس در به نمایش در آوردنش ماهرانه عمل کرده.برای هر فریم انگاری که صحنهای از قبل چیده شده و نورپردازی شده،اما در عین حال بیان “لحظهای” بودن را هم میرساند. چرا که آن لحظهها عمیقا در دلِ زندگی هستند فقط با رویا آغشته شدهاند.رویای دو دختری که از نوع لباس پوشیدنشان،بازی کردنشان،قرارگرفتنشان در محیطهایی که انگار تماما از آنِ آنهاست میشود پیدایش کرد.ردِ رویا بر روی موها،بدنها و نگاههایشان که در فضا پخش میکنند دیده میشود.اتفاق حیرتانگیزی پسِ پشتِ تمام عکسهاست. همراهی عکاس با سوژه.سوژههایی که ده سال همراهیشان کرده و قطعا زمانی از قالب سوژه درآمدهاند و بخشی از زندگی عکاس بودهاند.
اکرمگ | ochremag