شکلوفسکی نوشته است که ساحلنشینان صدای امواج دریا را دیگر نمیشنوند و “ما هر روز به یکدیگر نگاه میکنیم، بیآنکه دیگری را ببینیم.” زیرا ادراک حسی ما به جهان عادت کرده است. وظیفه ی شاعر از میان بردن نیروی “عادت” است؛ یعنی آفرینش دنیای تازه، دیدن چیزهای پیشتر نادیده.
شاید تماشای بنایهای باستانی و نمادین ایران، دیگر جذابیت آنچنانی نداشتهباشد، به چشممان آشنا هستند و حتی به طور خودکار میتوانیم در ذهنمان آنها را تجسم کنیم.
محمد حسن فروزانفر، معمار و گرافیست، با استفاده از تکنیک “فتومونتاژ” همانند شاعری که شکلوفسکی از آن یاد کردهبود، نیروی عادت را از بین میبرد. فروزانفر هفت مجموعه با عنوان “رتروفتوریسم” طراحی کرده است و ساختار ثابت ذهنی ما را، در رابطه با آثار معماری، دگرگون میکند.
در مجموعه نخست، هدف او تجسم ساختمانهای بلند مرتبه در معماری ایرانیست. در تاریخ معماری ایران به ندرت با بناهای بلند مرتبه مواجه میشویم. در این مجموعه با استفاده از تکنیک مذکور برخی از بناهای تاریخی شاخص ایران به ساختمان های مرتفع، تبدیل شدهاند.
مجموعهی دوم به قصد تغییر ویژگیهای بصری روستاها طراحی شدهاست. معماری روستاهای ایران همواره با محیط پیرامون خود تناسب بصری داشته و یک الگوی ثابت را ایجاد کردهاند. فروزانفر با افزودن عناصر عمودی، جهان روستا را درچشم بیننده ناآشنا میکند.
تجسم معماری معاصر درابنیه باستانی ایران، هدف مجموعه سوم فروزانفر، به شکلی هنرمندانه از ادراک بیننده “آشناییزدایی” میکند. او این بار هم از فتومونتاژ استفاده کرده اما با تلفیق سازههای مشهور معماری مدرن و سایتهایمعماری باستان. برای مثال همنشینی ساختمان “بندر آنتروپ، زها حدید” و”تپه سیلک” ، “اپل استور هانگژو چین” و “تخت جمشید” و یا “هرم موزه لوور” و “زیگورات چغازنبیل”.
هنر محمد حسن فروزانفر، تمام انگارههای معماری را که به آنها خو گرفتهایم، دگرگون میسازد، حسی تازه میآفریند و فرایند لذت بیننده را طولانیتر میکند. همچنین آثار فروزانفر مصداقیست برای عبارت ارسطو در کتاب”فن شعر”. برای شاعر بهتر است که چیزی را که محتمل اما غیر ممکن است را توصیف کند تا چیزی که ممکن اما غیر محتمل است. ” امر ناممکن اما اقناعکننده، بهتر از امر ممکن اما ناخوشایند است.” فرزانفر شاید به نوعی شاعر مورد نظر شکلوفسکی و ارسطوست.
اکرمگ | ochremag