پناهندگانِ مجموعهی “بازگشت” مهسا نوری مصداقی برای مفهوم هوموساکر(Homo sacer) هستند. هوموساکر مفهومی متعلق به روم باستان است و به کسی اطلاق میشد که به دلیل ارتکاب عملی ناشایست یکی از تابوهای جامعه را زیر پا میگذاشت و به همین علت از تمام حقوق شهروندی و انسانی خود محروم میشد. محروم شدن از حقوق انسانی و شهروندی باعث مباح شدن خون هوموساکر می شد و دیگر شهروندان می توانستند بدون مجازات قتل هوموساکر را بکشند. هوموساکر را می توان قربانی نامقدسی برای حفظ ارزش ها دانست. آگامبن این وضعیت را که هوموساکر از همه حقوق خود معلق می شود تا به قتل برسد، وضعیت استثنایی مینامد.
مجموعهی “بازگشت” نمایش انسانهاییست در وضعیت استثنایی. انسانهایی برهنه و سرگردان با بدنهای آزرده و زخمخورده در فضایی نامانوس و مشوش. آنها به هیچ کجا تعلق ندارند، درهیچ خاکی شهروند محسوب نمیشوند، برای رسیدن به حیات سیاسی تقلا میکنند و دستوپا میزنند اما آنها محکوم به حیات برهنه هستند، حیاتی که در آن حذف، تبعید و مرگ جاریست، حیاتی که هرمحیطی را تبدیل به لامکان میکند. آنها تنها به شرطی پذیرفته میشوند که هیچ نشانهای ازهویت فردی نداشته باشند، دقیقا چیزی شبیه به انسانهای مجموعهی بازگشت، با صورتها و هویتی نامشخص. قدرت حاکم قصد دارد با اعمال خشونت استحالهی فردی را رقم بزند و هویت جمعی را جایگزین هویت فردی کند اما به انتخاب یا اجبار هویت جمعی را نمیپذیرند و در وضعیت استثنایی میمیرند.
حیات برهنه، امیرجدیدی، روزنامه اعتماد شماره ۴۷۴۰
بررسی مفاهیم کمپوندی و هومو ساکر در رمان در آشپزخانه نوشته مونیکا علی، زهرا طاهری، دو فصلنامه علمی- پژوهشی نقد زبان و ادبیات خارجی دانشگاه شهید بهشتی
اکرمگ | ochremag