گیزلا غریبه است و با نگاه پرسشگر به فرهنگ ایران مینگرد. همین غریبگی انگیزهای میشود برای خلق مجموعهی “از غرب به شرق” که نشاندهندهی مواجهات نخستین او با فرهنگ ایرانیست. ترکیبی از تاثرات غربی و شرقی به سبک سورئال. برای گیزلای جوان همه چیز تازگی داشت حتی تصویر مرد کلهپز _که هماکنون در کلکسیون مرکز ژرژ پمپیدو قراردارد_دوره گرد و مرد میمونباز.
گیزلا پریشان از جنگ پیشآمده در ایران به سمت فلسفه وعرفان شرق رفت و آشنایی او با اشعار خیام انگیزهای شد برای خلق مجموعهی “عروسکهای کور”. عروسک های غربی در فضای مشوش جنگ شکسته و کور شدند و فضای گروتسکی را بهوجود آوردند. اما بیت “ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز” گیزلا را به آرامش دعوت کرد.
در مرحله بعدی گزیلا با نقش برجستههای باستانی ایران آشنا شد. در “پژواک سکوت” نقش برجستهها صدایی میشنود، صدایی که میگوید: من و تو سازندهی تاریخ هستیم.
او چرخهی مرگ و زندگی را آموخت و همین جهانبینی جدید و ترکیب آن با نگارگری ایران باعث شکل گیری مجموعهی “دیوارها و تصاویر” شد. در این مجموعه او روش متفاوتی را تجربه کرد به این صورت که ابتدا کل اثر را خلق و سپس بخشی از آن را پاک میکرد. به عنوان مثال فقط چشمان عشاق را باقی میگذاشت تا تاکیدی بر این موضوع باشد که درگذرایام عشق باقی میماند.
خصلت انتقالی اساطیر ملل مختلف، از دیگر موضوعاتی بود که به آن فکرمیکرد و با همین نگرش به قشم سفر کرد و “جنوب و ماسکهای آن” را آفرید. زنان برقعه پوش جنوب برای او یادآور فیگورهای اساطیر ادیسه، سیرن و نپتون بودند و اسطوره را ترکیبی از گذشته و حال میدانست.
در سن ۶۰سالگی با تجربیات بسیاری که در فرهنگ شرقی کسب کرده بود، احساس کرد باید از زندگی خود سخن بگوید واین دغدغه، موضوع مجموعهی “سفرنامه” شد، که از سال ۱۳۸۴ تا به امروز ادامه داشتهاست. او برای بازنمایی روح وهویت خود از نقاشی قهوهخانهای الهام گرفته، آثارش در قطع بزرگ خلق کرده وهمچون نقالی در قهوهخانه، زندگی مصور شدهی خود را در نقاط مختلف جهان بازگو کرده است.
نگاه متفاوت گیزلا به گلومرغ ایرانی، مجموعهی آخر او را به وجود آورد. او دوست داشت در فضای شیرین گلومرغ تلخی را اضافه کند و این نگاه هم اشارهایست به دوگانههایی که در زندگی و حتی بهشت وجود دارد. پس او کلاغ را جایگزین مرغ کرد و یا گلومرغ لطیف را روی ساطور و چاقوی خشن طراحی کرد.
مهاجرت و آشنایی با تاریخ و فرهنگ ایران، از سال ۱۳۴۶ تا به امروز، انگیزهای بودهاست برای “گیزلا وارگا سینایی“. او دنیای هنر ایرانی را کشف کرده و معرفی ایران به جهان را از دغدغههای خود میداند و در این مسیرموفق بودهاست.
۱. مرد کله پز، مجموعهی “از غرب به شرق” ۱۹۷۷-۱۹۶۸
۲. میمون باز، مجموعهی “از غرب به شرق” ۱۹۷۷-۱۹۶۸
۳. باغ و کلاغ ها، مجموعهی “باغ گلها و پرندگان” ۲۰۱۰
۴. قلعهی ریش آبی، مجموعهی “پژواک سکوت”
۵. مجموعهی “دیوارها و تصاویر” ۲۰۰۵-۱۹۸۹
۶. عشق ابدی، مجموعهی “پژواک سکوت”
۷. زنی از جنوب، مجموعهی “جنوب و ماسکهای آن” ۲۰۰۰-۱۹۹۹
۸. مجموعهی “سفرنامه” ۲۰۰۵ تا به امروز
۹. شب، مجموعهی ” جنوب و ماسکهای آن”
اکرمگ | ochremag