فریده لاشایی در پاسخ به چگونگی تاثیر ناخودآگاه هنرمند و اتفاقات غیرقابل کنترل بر کار هنری میگوید: “هنر هر زمان که با ناخودآگاه سر و کار دارد اصیلتر است. شاید به این دلیل که از تمام فیلترهای سانسوری که هنرمند به خود اعمال میکند میگذرد و چیزی که باقی میماند همان جوهره و ذات اصلی کار است. […] از افشا شدن خوشم نمیآید. فکر میکنم رازهای هر کس، آن زندگی درونی و جادویی، زمزمهایست بسیار ظریف که با بر زبان آوردنش بر باد میشود. اما گاه این زمزمهی شخصی آنقدر قوی است که به بیرون پاشیده میشود و آدم دیگر به فکر فاشکردن یا نکردن نیست.*”
در جهان تصویری لاشایی، قرار نیست خطوط و لکههای رنگی بزرگ و کوچک پراکنده در سرتاسر بوم تجسم یا یادآور تصویری باشند که از پدیدههای اطراف در ذهن سراغ داریم؛ لکهها هویتی منحصر به فرد دارند، آشنا نیستند اما محسوساند، میتوان حسشان کرد اما در هیئت کلمه بر زبان جاری نمیشوند. بداهه، آمیخته با هیجان و غیرقابل مهارند. کامل و متقن نیستند و کشف اینکه ما به ازا یا تداعیگر کدام پدیدهی بیرونیاند، رازیست که قوهی تخیل مخاطب را وادار به حرکت میکند؛ مثل نزدیکشدن به جهان خواب یا نقاشیهای کودکان که اگرچه قوانین حاکم بر آنها با قراردادهای جهان بیرون از ذهن همخوانی ندارد، اما منطقی درونی عناصرشان را کنار هم قرار داده. این منطق رویاگون، که زمانها و مکانها را بیهیچ محدودیتی درمینوردد و رابطهی تازهای میان آنها میآفریند را در دیگر آثار لاشایی که کلاژهایی از ویدئو، چیدمان، عکس و نقاشی هستند هم میتوان دید: تکههایی گُزیده و چیدهشده از جنس حوادث بههمپیوسته و سیال رویاها.
اگر پیوند میان سطوح رنگی را، که در بعضی قسمتها قوی، شدید و خشن هستند و در گوشهای دیگر کمجان و ملایم و بیتاکید -گویی همزمان با جرقهی ناگهانی فکری متولد شدهاند و با اوجگرفتن کشمکشهای هنرمند به امحا و مرگ رسیدهاند- و همچنین فضاهای خالی میان این دو بخش را دنبال کنیم، میتوان پیکر پریدهرنگ یک درخت، چشماندازی موهوم از طبیعت یا سایهی آدمی را تشخیص داد؛ به بازی پیدا کردن اشکال با معنا و آشنا از درون طرح فرّار ابرهایی میماند که در آسمان با شتاب در حال گذرند و هر لحظه شکل متفاوتی به خود میگیرند؛ شبیه به زیر نظر گرفتن یک فرفرهی رنگی، که آنقدر با سرعتهای مختلفی دور خودش میچرخد و در فضا ردهایی نامرئی به جا میگذارد تا عاقبت در نقطهای آرام بگیرد.
*در گفتوگویی با کوروش صفینیا تحتعنوان ‘نقاشی: ستایشگر زندگی’ / ماهنامهی فرهنگی هنری هفت/ شمارهی ۱۹/ فروردین ۱۳۸۴
تصاویر:
۱. Catching the Moon(video still)/ 2010-2013/ Projected animation with sound in a water-well of stainless steel
2. Mossadegh/ 2008
3. Untitled/ 1994
4. Untitled/ 1970
5. Untitled/ 2005
6. Untitled/ Executed in 2006
7. Untitled/ Executed in 2012
8. Untitled/ 2008
9. Farideh Lashai/ Germany, 1960s
10. Self portrait/ 1986
اکرمگ | ochremag