فیگور زنانی تنها، نشسته در گوشهای از فضاهایی که انگار برایشان تازگی دارد. و یا توامان این حس هم منتقل میشود که مدتهاست عادت دارند در یک نقطهی خاص از یک مکان بنشینند. و بهگونهای قسمتی از خودشان را در آن نقطه رها کنند.زنانی که کمتر تمامرخ آنها را میشود دید، بیشتر قسمتهایی از بدنشان و یا پشت به دوربین دیده میشوند. کریستینا کورال عکاس ایتالیایی در زمانهای مختلفی از زندگیاش زنانی را در مکانهایی به تصویر کشیده، که تمام آن مکانها برایش یادآور خاطرهای بودهاند.مکانها در خودشان خاطرهها را نگه میدارند و ردپای گذشته را میتوان در اتمسفر خیلی از آنها پیدا کرد.
ویلایی در ایتالیا،اتاقهای هتلها،خانهی مادر بزرگ، و یا چند قابِ دیگر که کریستینا اسمشان را داستانِ اتاقها گذاشته، همه بازگوکنندهی این ایده هستند.که آدمها به مکانها روح و داستان میبخشند و فضاها این داستانها را درون خود نگه میدارند.
دستها
“میتوانیم بگوییم که چشمها نقطهی ورود به هزارتوی عاطفی و روانی انسان است و دستها نقطهی خروج ، جایی که سوژه بر اهداف خود واقف شده و میتواند بیانگر تاریخ و هویت خود باشد.” این شرحیست که کریستینا کورال بر عکسهایی گرفته شده از دستها گذاشته است.دستها در کارهای او طوری به نظر میرسند که انگار حقیقتی را پنهان کردهاند. و یا میخواهند خبر از رسیدن فصلی جدید بدهند. دستها بیانگرند و آغشته با نشانههایی از رمز و راز که در انگشتها پیداست. از نظر کریستینا، دستها باعث میشوند که ما گذشتهی خود را درک کنیم. جهان واقعی اطرافمان را لمس کنیم. گذشته، جزئیات، زندگی، رکود، تنهایی، زنان، فضاها و خاطره از المانهایی است که میتوان در بیشتر کارهای عکاسی کریستینا کورال آنها را یافت.
:Photos
1-5: room stories
6 : Do not disturb
7 : hidden beauty
8-10 :hands
اکرمگ | ochremag