کلاس اولدنبرگ در سال ۱۹۶۱ نوشت:” من طرفدار هنری هستم که کاری غیر از نشستن در یک موزه انجام دهد.” Site-Specific Art اصطلاحی است که در دهه ۱۹۶۰ برای طرد نهادهای هنری و گالریها ابداع شد و به آثار هنری مختلفی اطلاق میشود که برای مکانی خاص، داخلی یا خارجی، خلق شوند. هنر مکانمحور ممکن است مداخلهای با مکان، محیط اطراف و یا چشمانداز طبیعی داشتهباشد. آثار عموما در مقیاس بزرگ خلق میشوند، منحصرا به مکان موردنظر تعلق دارند، معنای آنها از گردش بین هنر و محیط حاصل میشود و در انفکاک با فضای خاص خود معنایشان را از دست میدهند و نمیتوان آنها را به عنوان یک شی تزیینی خرید و فروش و یا در موزه نگهداری کرد. درحال حاضر هنر مکانمحور امکان تلفیق مدیومهای مختلف را فراهم کردهاست، موجب شکلگیری تعریف جدید از فضا میشود و به هنرمند این امکان را میدهد میتواند بارها و بارها فضای یکسانی را از طریق این گونه آثار هنری دگرگون کند.
مجسمههای دیواری آرمیتا رأفت با الهام از گنبد و مقرنس و معنای استعاریشان نمونهای بارز برای هنر مکان محور است. انتخاب رنگ آبی درخشان و جهت عمودی سازهها به وضوح اشاره به معنای مقدس مقرنس دارد. او عناصر تاریخی معماری ایران را در فضای خارج از محیط اصلی و با مصالحی متفاوت بازآفرینی کرده وهمزیستی مسالمت آمیز بین گذشته و حال ایجاد کردهاست.
این سازهها در کنج دیوارجایگذاری شدهاند، دقیقا با همان کاربرد سنتی مقرنس که برای اتصال دو سطح به یکدیگر استفاده میشد، برای معنادهی کاملا به محیط خود وابستهاند و برای مثال اگر به عنوان مجسمه متصل به پایه و جدا از محیط نمایش داده شوند دیگر ارتباطی با متن اصلی ندارند و این همان ویژگی است که آثار آرمیتا رأفت را در دستهی هنرهای مکان محور قرار داده و موجب تمایز هنر مکانمحور با سایر سبکها میشود.
اکرمگ | ochremag