خط معنادار

خط معنادار

ویژگی مشترک تمام ابژه‌هایی که احساسات زیباشناختی را در ما برمی‌انگیزانند، چه چیزی است؟ کلایو بِل در کتاب هنر (۱۹۱۵)، این چنین پاسخ می‌دهد: «تنها یک پاسخ، محتمل به نظر می‌رسد: فرم معنادار. ترکیبی از خطوط و رنگ‌ها به شیوه‌ای مشخص، فرم‌های معیّن و روابط و نسبت‌های این فرم‌ها، احساسات زیباشناختی را در ما بیدار می‌کند. من این نسبت‌ها و ترکیبات خطوط و رنگ‌ها، این فرم‌های به نحو زیباشناسانه تکان‌دهنده را «فرم معنادار» می‌نامم و تنها کیفیت مشترک میان همه آثار هنری بصری همان فرم معنادار است.»
به‌طور گزیده، دیدگاه کلایو بِل درباره فرم معنادار را می‌توان این‌گونه بیان کرد:
۱. تنها ویژگی ذاتی هنر که حس حقیقی زیباشناختی را ایجاد می‌کند.
۲. فرم معنادار، از تغییرات تاریخی و اجتماعی مصون است.
۳. اگر در اثر هنری، فرم‌ها، برای ابراز احساسات و بیان نظرات استفاده شوند، دیگر فرم معنادار به شمار نمی‌آیند؛ بنابراین، حس زیباشناختی پاسخی است به خود فرم نه به زمینه‌های اثر هنری. در نتیجه، ارزش زیبا شناختی فرم در جنبه‌های صوری آن نهفته است.
۴. فرم معنادار از زیبایی جداست، فرم زیبا همسان با فرم معنادار نیست.
به‌کارگیری حروف الفبا یا کالیگرافی بدون تمرکز بر ادبیات، نمونه‌ای از حضور فرم معنادار در اثر هنری است. در کمپوزسیون‌های خطی علیرضا آستانه، فرم معنادار قابل رؤیت است. نمی‌دانیم حضور چه عنصری حس زیباشناختی را در ما ایجاد می‌کند و توامان نمی‌توانیم به دنبال زمینه تاریخی و تفسیر‌های گوناگون باشیم، در جست‌وجوی جمله‌ای برای اتصال به اثر والقای معنا نیستیم و حتی مخاطب غیر فارسی‌زبان هم در رویارویی با آثار او به همان حس زیباشناختی دست پیدا می‌کند. چه ویژگی در آثار مینیمالیستی او وجود دارد؟ ارزش زیباشناختی آثار او از فرم‌های صوری حاصل می‌شود و این همان ویژگی فرم معنادار است که احساسات زیباشناختی را در مخاطب بیدار می‌کند.
در چهار نوشتار پیشین به شکل مختصر پیرامون نظریات محوری فرمالیسم صحبت شد. این نظریات از سوی متفکران و منتقدان هنری برای تفسیر اثر هنری ارائه شده است اما سئوال اصلی این است که هنرمند ایرانی در استفاده از فرم‌ها به نظریات موجود می‌اندیشد یا خیر؟ و اگر نه عامل اصلی گرایش او به فرم‌های استیلیزه چیست؟

 

شیما مصحفی

اکرمگ | ochremag

خط معنادار
خط معنادار
خط معنادار

 

حمایت مالی از اُکرمگ